پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

فرمانده دلیر لشکر 25 کربلای مازندران
پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

فرمانده دلیر لشکر 25 کربلای مازندران

امام موسی صدر شهید شده است؟!

در حالی که با سقوط و دستگیری قریب الوقوع معمر قذافی، دیکتاتور لیبی منتظران امام موسی صدر منتظر اخبار خوشی درباره سرنوشت ایشان هستند، اطلاعات خبرنگار «آینده»، از شهادت این عالم برجسته شیعه حکایت دارد.

به گزارش خبرنگار آینده، اکثر شواهد و قرائن قابل استناد از شهادت امام موسی صدر و دو همراهش، شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین، روزنامه‌نگار به دست معمر قذافی به محض ربوده شدن ایشان حکایت می کند. یک منبع آگاه در این باره به خبرنگار آینده گفت: براساس تحقیقات انجام شده توسط سرویس های اطلاعاتی غربی و عربی، امام موسی صدر در همان زمان ربوده شدن با دستور دیکتاتور لیبی به شهادت رسیده و پیکر ایشان به اقیانوس انداخته شده است.

از سویی دیگر دکتر کنی، یکی از مسئولان نظام شاهنشاهی که به دلیل برخی اختلافات با دربار در اواخر حکومت محمدرضا پهلوی از مسئولیتها کناره گرفته بود، اظهار داشته است به صورت غیرمنتظره از سوی محمدرضا شاه احضار شدم و وی با من بسیار با احترام برخورد کرد و به دلیل روابط اینجانب با روحانیت شیعه و همچنین دولتهای عربی، از من خواست به عنوان نماینده ویژه شاه ایران به سه کشور عربستان، اردن و مصر سفر کنم و از پادشاهان این کشورها برای یافتن و بازگرداندن امام موسی صدر کمک بگیرم. دکتر کنی می افزاید: من بلافاصله عازم سفر شدم و شاهان سعودی و اردن را ملاقات کردم که البته آنها اطلاعات مفیدی نداشتند، اما در دیدار با انور سادات، رییس جمهور مصر اطلاعات تکان دهنده ای به من داده شد.

سادات اظهار کرد: به دلیل دیوانه بودن قذافی و امکان دست زدن به هر اقدام خطرناکی از سوی او، سرویس اطلاعاتی مصر نفوذ و تمرکز زیادی بر مسایل لیبی دارد و درباره امام موسی صدر نیز ما به این نتیجه رسیدیم که ایشان به دستور قذافی اعدام شده و جسد وی نیز در یک بلوک بتونی به قعر اقیانوس فرستاده شده است. منبع آگاه دیگری به خبرنگار «آینده» گفت: سرویسهای اطلاعاتی غربی نیز اتفاقات عجیبی را در زمان ناپدید شدن امام موسی صدر ثبت کرده اند؛ از جمله پرواز یک هلی کوپتر از فرودگاه طرابلس همزمان با هواپیمایی که قرار بود امام موسی صدر را به رم ببرد و مقصد این هلی کوپتر یک پایگاه نظامی بوده است، اعدام یک گروه از سربازان و افسران مربوطه بدون محاکمه و با دستور شخص قذافی و همچنین انفجار و سقوط یک هلی کوپتر در اقیانوس در روز بعد از ناپدید شدن امام موسی صدر. تحلیل سرویس های اطلاعاتی این است که احتمالا آن گروه، سربازن و افسر مربوطه جوخه اعدام بوده اند و هلی کوپتر نیز پس از ربودن و شهادت امام موسی صدر منفجر شده تا هیچ یک از عوامل این توطئه زنده نمانند و کلیه سرنخها از بین برود.  

 


سایت «آینده» اکنون که قذافی، دیکتاتور لیبی در آستانه سقوط نهایی است، ضمن تسلیت به خانواده مکرم صدر و طلب صبر برای ایشان در این ایام معنوی، بر لزوم پیگیری جنایت قذافی در حق این رهبر شیعی تاکید کرده و در عین حال تاسف خود را از برخی اقدامات رسانه ای در انتشار برخی مطالب نه چندان قوی و برگرفته از خوابها و نقل قول ها که با اطمینان از زنده بودن و بازگشت امام موسی صدر خبر داده و موجب ایجاد امید واهی در خانواده و دوستداران ایشان می شدند، اعلام می دارد.
در عین حال با توجه به سیطره انقلابیون بر بخش اعظم لیبی، آخرین تحقیقات برای اطمینان از سرنوشت این شخصیت بزرگ می تواند طی روزهای آینده به تعیین تکلیف این پرونده سی و چند ساله بینجامد‬.

طولانی ترین روزه جهان را چه کسی می گیرد؟

 "وسام عزاقیر" شهروند لبنانی که چند سالی است در قطب شمال زندگی می کند، با 21 ساعت روزه گرفتن، طولانی ترین روزه جهان را می گیرد.
 او دقیقا در منطقه ای به نام "گرین لند" که دور دست ترین نقطه در قطب شمال است، زندگی می کند. این منطقه یکی از کم جمعیت ترین مناطق جهان است. شبکه خبری العربیه گزارشی در مورد "وسام عزاقیر" تهیه و روز گذشته منتشر کرد. در این گزارش او را "کریستفر کلومب اعراب" نامیده اند زیرا گفته می شود او اولین و تنها شهروند عربی است که به این نقطه از قطب شمال رسیده است. او همچنین تنها مسلمانی است که در آن منطقه زندگی می کند.
"وسام عزاقیر" روز گذشته ساعت 2 نیمه شب سحری خورد و 11 شب افطار کرد. این منطقه در طول سال هر روز حدود 4 ساعت روز است و مابقی اوقات شب است و تاریک.
این شهروند لبنانی در منطقه "گرین لند" یک رستوران راه اندازی کرده و فلافل و شاورما می فروشد و از شغل و فروش خود به شدت راضی است زیرا می گوید: مردم این منطقه استقبال زیادی از غذاهای من می کنند زیرا تنها رستورانی هستم که این نوع غذاها را می فروشم. روزانه بیش از 200 مشتری دارم. نکته قابل توجه در این منطقه آن است که فاصله زمانی بین نماز عشاء و نماز صبح تنها نیم ساعت است. این منطقه در طول سال حدود هشت ماه زمستان دارد و درجه حرارت همواره 20 درجه زیر صفر است.
  

 

 

 شیعه آنلاین

خاطره یک جانباز از اولین سحری زندگیش

 

 

حجت کردی جانباز شیمیایی ۳۰ درصد اعصاب و روان با نقل خاطره‌ای از ماه مبارک رمضان در جبهه گفت: اولین سحری زندگی‌ام را در زیر گلوله توپ و خمپاره خوردم. وی افزود:اولین شب ماه مبارک رمضان، فرمانده گردان ما را جمع کرد و پس از قرائت دعا و سخن گفتن درباره فضیلت ماه مبارک رمضان خطاب به رزمندگان گفت:آنهایی مسوولیت‌های حساسی در منطقه دارند و یا توانایی جسمی مناسبی ندارند از ن روزه گرفتن خودداری کنند تا احیانا در جریان انجام وظیفه دچار مشکل و بیماری نشوند چرا که وظیفه ما دفاع از وطن است و برای انجام درست این وظیفه لازم است شرایط را در نظر بگیریم.  
وی ادامه داد: در آن زمان به خاطر اینکه با سن پائین وارد جبهه شده بودم و جثه کوچکی داشتم در اول صف نشسته بودم که در این هنگام فرمانده در حین صحبت کردن نگاهی به من انداخت. در این لحظه احساس بدی داشتم و گویی که چیزی در درونم بشکند، متاثر شدم. در همین افکار غوطه‌ور بودم و با گلایه به خدا می‌گفتم خدایا اینجا هم ... . که ناگهان فرمانده که هنوز در حال سخنرانی بود گفت مگر کسانی که مانند حجت قوی و با اراده باشند. در همین لحظه که اسم خودم را از فرمانده شنیدم گویی سوار بر ابرها شده بودم. از اینکه مانند یک مرد از من سختن گفته شد احساس شعف فراوانی به من دست داد و همان شب با همان شور و حال نامه‌ای به مادرم نوشتم و موضوع را توضیح دادم.
این جانباز ۳۰ درصد دوران دفاع مقدس در ادامه گفت: در همان شب، اولین سحری زندگی‌ام را با صدای شلیک توپ‌ها و موشک‌اندازها برای دفاع از میهن آغاز کردم. سحری‌مان شامل یک کنسرو، یک تکه نان خشک و یک لیوان چای بود. معمولا در طول روز مجال گرسنگی و تشنگی نمی‌یافتیم به گونه‌ای که روزهایی متمادی پیش می‌آمد که به خاطر قرار گرفتن در شرایط سخت مجبور بودیم یکی دو ساعت بعد از اذان مغرب افطار کنیم چون دشمن به این علت که فکر می‌کرد ما در وقت اذان برای افطار کنار هم جمع می‌شویم بیشترین حملات را به مواضع ما می‌کرد.
وی گفت:اولین سالی که روزه گرفتم همین سال بود و با اینکه سنم از همه کمتر بود معمولا داوطلبانه برای تهیه بساط سحری بیدار می‌شدم و اکنون که سال‌ها از آن زمان می‌گذرد هنوز هم در حسرت آن روزها می‌سوزم چرا که در جبهه شیمیایی شده‌ام و امروز توان روزه گرفتن ندارم. 

 

 

ایسنا