پایگاه اطلاع رسانی سردار شهید موسی عمویی : نام احمد سوداگر با ایمان و ولایت پذیری عجین شده است . او که از دوران جوانی خود را وقف انقلاب کرد و با آغاز جنگ تحمیلی به دفاع از ایران اسلامی برخاست وبه همراه نیروهای ارتش جهت مقابله با تجاوز دشمن به منطقه دشت آزادگان عزیمت نمود. سپس در منطقه کرخه حضور یافت و با تفنگ 106 به همراه دیگر همرزمانش مانع عبور لشکر دشمن از پل کرخه برای تصرف دزفول گردید که در این مأموریت تعداد قابل توجهی از تانکهای متجاوزین را شخصا به آتش کشید.
برادر احمد سوداگر از همان ابتدا در جنگ، کار اطلاعاتی را انتخاب کرد تا اینکه در سال 1359 در منطقه کرخه زخمی و قسمتی از پای چپ وی قطع گردید. بعد از دوران نقاهت در عملیات فتحالمبین حضور یافت و به عنوان مسئول اطلاعات لشکر قدس مشغول به خدمت گردید. او در ادامه عملیاتهای پیروزمند بیتالمقدس و رمضان نقش مؤثری در مأموریتهای تیپ 7 ولیعصر (عج) داشت تا اینکه به مسئولیت اطلاعات قرارگاه لشکری قدس منصوب گردید. در سال 1362 دوره فرماندهی و ستاد را در ارتش طی نمود. هوش و ذکاوت برجسته و قدرت تحلیل فوقالعاده و منطقی او نسبت به مسائل نظامی باعث گردید به معاونت اطلاعات قرارگاه کربلا منصوب گرددو در عملیات ظفرمند والفجر 8 مسئولیت خطیر اطلاعات این عملیات را در منطقه خرمشهر بعهده داشت. رشادتهای بینظیر وی در عملیات فتح فاو سبب گردید تا در ابتدای سال 1365 در تشکیل قرارگاه عملیاتی قدس مشارکت داشته و مسئول اطلاعات این قرارگاه شد. حضور سردار سوداگر در جبههها همراه با پدر و برادرانش بود تا در عملیات کربلای 5 یکی از برادرانش به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مرحوم احمد سوداگر تا پایان دوران دفاع مقدس در این مسئولیت خطیر و حساس در جبههها فعال بود و تا یک سال بعد از جنگ نیز برای تثبیت موقعیت پدافندی جبههها و دفاع در مقابل تجاوزات احتمالی دشمن در مسئولیت جانشین فرماندهی قرارگاه عملیاتی قدس در جبهه حضور داشت.
بعد از دوران دفاع مقدس این دلاور خطههای نبرد در مسئولیتهای جانشینی فرماندهی لشکر 7 ولیعصر (عج) و نیز فرماندهی لشکرهای 8 نجف اشرف، 25 کربلا و 27 محمد رسولالله (ص) و معاونت اطلاعات نیروی زمینی سپاه اشتغال داشت. وی برای آشنایی نسلهای جدید و آینده با علوم و معارف دفاع مقدس در سال 1385 اقدام به تأسیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس نمود و با پیگیریهای مجدانه خود موفق شد علاوه بر نهادینه کردن مسائل دفاع مقدس به عنوان یک مبحث علمی و پژوهشی در دانشگاههای کشور، دو واحد درس آشنایی با دفاع مقدس را برای دورههای کارشناسی دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی را به تصویب برساند که طی 3 سال اخیر بیش از 200 هزار نفر از دانشجویان این دروس را گذراندهاند. وی به گواهی فرماندهان و همرزمانش نابغه اطلاعاتی و نظامی دفاع مقدس و کشور بود. بسیار در آرزوی شهادت به سر میبرد تا اینکه پس از سالها مجاهدت بر اثر تألمات ناشی از جراحات متعدد در دفاع مقدس با 55 درصد جانبازی در 21 بهمن 1390 و در آستانه بیست و ششمین سالگرد عملیات والفجر 8 دار فانی را وداع گفت و به خیل یاران شهیدش در ملکوت اعلی پیوست. در اربعین پرواز این بزرگمرد عرصه دفاع مقدس دیدگاه های یاران و همرزمانش را مرو ر می کنیم تا بهتر او را بشناسیم .
پایگاه اطلاع رسانی سردارشهید موسی عمویی : سایت مازندرانی ها از بستری شدن سردار پرافتخار مازندرانی در یکی از بیمارستان های شهرآمل خبر داد.
سردار میرشکار از فرماندهان و دلیرمردان هشت سال حماسه و ایثار و از فرماندهان لایق لشگر 25 کربلا چند روزی است بر اثر جراحات باقی مانده از جنگ تحمیلی در بیمارستان امام رضا (ع) شهرستان آمل بستری شده است . وی که عطر و بوی دفاع مقدس و یاران شهیدش را دارد ، پس از جنگ در بخش های مهم و کلیدی لشکر 25 کربلا فرماندهی نموده وسالها نیز مدیرکلی بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس را بر عهده داشته است.
سردار علیجان میرشکار همواره در دفاع از انقلاب و ولایت پیشتاز بوده و سخنرانی های پر شور وی بر علیه فتنه گران و جریان انحرافی همیشه تاریخ بر اذهان مردم ولایت مدار مازندران جاودانه خواهد ماند .
" پایگاه اطلاع رسانی سردارشهید موسی عمویی " شفای کامل و عاجل برای این سردار سرافراز و وارسته ی جبهه های جنگ تحمیلی ، را از خداوند سبحان آرزومند است.
پایگاه اطلاع رسانی سردار شهید موسی عمویی : به گزارش همشهری آیه در پایان سال 90 وِیژه نامه ای را با نام "پدر موشکی ایران" به مناسبت شهادت دانشمند برجسته و پارسای بی ادعا شهید حسن تهرانی مقدم، درخصوص شناخت ابعاد مختلف زندگی این شهید بزرگوار منتشرکرد.
حسین تهرانی مقدم، فرزند شهید مقدم در اولین مصاحبه خود با رسانه ها بعد از شهادت پدرش در گفتگویی با همشهری آیه درخصوص آخرین دیدارش با پدر و نحوه اطلاع از شهادت شهید تهرانی مقدم می گوید: آخرین باری که پدرم را دیدم، جمعه یعنی یک روز پیش از حادثه بود. از صبح تا ظهر با خانواده خارج از تهران بودیم. نزدیک ظهر که شد پدرم به نماز جمعه رفت و بعد از نماز هم مستقیم به پادگان رفت و فردای آن روز بود که ... ظهر روز حادثه برای ورزش به باشگاه رفته بودم. در این مدت گوشی موبایل همراهم نبود.ساعت 5 بعداظهر بود که از باشگاه بیرون آمدم. وقتی گوشی موبایل را نگاه کردم دیدم یکی از اقوام نزدیک بارها با من تماس گرفته است. وقتی با او تماس گرفتم از نوع حرف زدنش متوجه شدم که اتفاقی افتاده، اما او نمی خواست موضوع را به من بگوید تااینکه به منزل رسیدم. هیچکس در خانه نبود. با هرکسی تماس می گرفتم یا در دسترس نبود یا جواب سربالا می داد. در نهایت رفتم سراغ اینترنت و وقتی وارد یکی از سایت ها شدم، خبر شهادت پدرم را مشاهده کردم. همچنین در بخش دیگری از این ویژه نامه محسن رفیق دوست درگفتگویی در خصوص شهید تهرانی مقدم واقدامات ایشان در زمان دفاع مقدس می گوید:
چند سال قبل از شهادتش لوح تقدیری را با عنوان پدر موشکی ایران به دفتر من آورد و خودش هم آن را به دیوار نصب کرد و گفت: "این باید بر دیوار اتاق تو باشد". در آن روز مذاکره جالبی با هم داشتیم. حتی بعد از شهادتش که به منزلش رفتم، همسر و دامادش تعریف می کردند که حسن آقا همواره اصرار داشت که محسن رفیق دوست پدر موشکی ایران است اما اگر بخواهم در این خصوص صحبت کنم باید بگویم در واقع پدر موشکی ایران حسن تهرانی مقدم است. شاید بتوان گفت من پدربزرگ صنایع موشکی ایران هستم. اگر بخواهم این موضوع را به صورت تکمیلی توضیح بدهم باید بگویم که بعد از شروع جنگ تحمیلی و از همان ابتدا متوجه شدیم که هیچ کشوری به ما سلالح نمی فروشد و از سوی دیگر دشمن تجهیزات زرهی قوی ای داشت.
در آن دوران موشک تاو سلاحی بود که وقتی بچه های جنگ پیش من می آمدند عنوان می کردند که "حاج محسن، یک تاو معادل یک تانک است". لذا برای خرید این موشک از همه کانال ها استفاده کردیم ولی بعد فهمیدیم این توطئه ای از سوی آمریکاست که می خواهد ایران را از نظر ارزی محدود کند. از طریق یک کانال شش موشک به ما فروخته بودند و ما گشایش اعتبار کرده بودیم ولی پول ما بلوکه شده بود و موشک ها به دست ما نمی رسید. لذا عده ای از دانشمندان و اساتید دانشگاه را جمع کردم و به کمک آنها شروع به تحقیقات در خصوص موشک تاو کردیم و کم کم توانستیم دایره کار روی موشک را وسیع تر کنیم.