پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

فرمانده دلیر لشکر 25 کربلای مازندران
پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

پایگاه اطلاع رسانی سردارشهیدموسی عموئی

فرمانده دلیر لشکر 25 کربلای مازندران

رزمنده یک دست چگونه می‌جنگید؟!

پایگاه اطلاع رسانی سردار شهید موسی عمویی : به گزارش  فارس، برای بعضی از تصاویر شرح نوشتن بی انصافی است؛ مثل این دو تصویر.
این دو عکس در تاریخ مهرماه سال ۶۲ قبل از عملیات والفجر۴ و در اردوگاه قلاجه گرفته شده است و این رزمنده هم از خیل رزمندگان لشگر۲۷ محمدرسول الله(ص) و شاید هم گردان مالک اشتر باشد. چون گردان مالک تیغ دار بودند.

 


همان گونه که در تصویر مشاهده می کنید این شخص دست چپ ندارد و قداره به کمربسته است و راهی عملیات است. در عملیات با این قداره چه می‌خواهد انجام دهد خدا می‌داند. تعجب نکنید در اون روزهای سربلندی دلاور مردانی بودند که وقتی نتوانستند سلاح به دست بگیرند، قداره به دست به کارزار رفتن.


نکته: چنانچه کسی از هویت این رزمنده اطلاعاتی دارد با شماره ( ۶۴- ۸۸۹۱۱۶۶۰) تماس حاصل نموده و ما را از موقعیت این رزمنده آگاه نماید.

راز شنیدنی ۲ لبخند حضرت امام به روایت یک عکاس

پایگاه اطلاع رسانی سردار شهید موسی عموئی: اباصلت بیات در گفت‌وگو با فارس، اظهار داشت: از سال 1359 در اداره بنیاد اندیشه اسلامی که 9 نشریه داشت، فعالیتم را آغاز کردم و عکس‌های متعددی از نمازهای جمعه، سوژه‌های مختلف خبری روز در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می‌گرفتم.

وی ادامه داد: در طول این سال‌ها از این اداره به بیت رهبری معرفی شدم تا در دیدارهای مردمی، نمایندگان و مهمانان خارجی عکس‌هایی بگیرم؛ روزهای مختلف به دیدار ایشان رفتم؛ یکبار در سال 1358 به همراه سایر خبرنگاران و عکاسان برای عکسبرداری به بیت رهبری معرفی شدم.

امام خمینی(ره)؛ عکس از اباصلت بیات

این عکاس انقلاب و دفاع مقدس یادآور شد: بعد از برنامه دیدار، 5 دقیقه هم به ما فرصت دادند تا از حضرت امام خمینی (ره) عکس بگیریم. بنده هم که شور و حال خاصی داشتم خیلی خودمانی به ایشان گفتم «حضرت امام، مردم به لبخند شما نیاز دارند». ایشان هم محبت کردند و لبخندی زدند که برای همیشه در قاب دوربین من ثبت شد و به نظر من یکی از ماندگارترین لبخندهای تاریخ است.

 

امام خمینی(ره)؛ عکس از اباصلت بیات

وی افزود: یک بار دیگر هم در سال 64 به دیدار امام خمینی(ره) مشرف شدم؛ در بیت رهبری هم مرا می‌شناختند؛ دیدم حضرت امام خیلی جدی هستند، به ایشان نزدیک شدم و گفتم «لطف کنید یک بار دیگر لبخند بزنید»؛ ایشان هم تبسم زیبایی کردند. اطرافیان امام به این حرف من خندیدند و گل لبخند دوباره بر لب‌های امام نقش بست.

از خاندان حضرت امام(ره) چه می دانید؟

خاندان امام خمینی ابتدا ساکن شهر نیشابور بودند، اما در اواسط قرن یازدهم هجری برای ترویج مذهب و راهنمایی امور دینی شیعیان هند، راهی شمال این کشور و شهر لکنهو واقع در ناحیه ی اوده شدند. سید احمد موسوی هندی پدربزرگ امام خمینی، در اواسط قرن سیزدهم هجری، کشور هند را ترک کرده و راهی نجف شد و از آنجا به دعوت بزرگان خمین تصمیم به اقامت در خمین و به عهده گرفتن مسئولیت رسیدگی به امور دینی مردم آن منطقه را گرفت.

به گزارش پورتال امام خمینی(ره)، سید حیدر موسوی جد اعلای آیت الله سید روح الله موسوی خمینی است. او مولف دو رساله، به نامهای «نفحة العرفان» در عرفان و «هدایة المستشرقین» در حقانیت مذهب امامیه، است و به همین دلیل به آینه دار معرفت معروف شد.

در سال 766 هجری قمری سید حیدر موسوی اردبیلی از طرف عارف بزرگ حضرت میر سید علی همدانی، جهت ارسال پیام نور و عرفان به سرزمین هند مهاجرت کرد و در آنجا به تبلیغ اسلام پرداخت. در طول اقامت او در هند، بسیاری از هندوان و بوداییان به آیین اسلام گرویدند تا جایی که برخی از رؤسای این کیشها نیز اظهار اسلام نمودند.

سیداحمد که از نسل سید حیدر می باشد بین سالهای 1240 و 1250 قمری به قصد زیارت عتبات عالیات به عراق مسافرت کرد. و در مدت آنجا با یوسف خان، پسر محمد حسین بیک کمرهای، اهل خمین آشنا شد و برحسب تقاضای او برای اقامت به خمین مراجعت کرد.

حاصل ازدواج او چندین دختر و پسر بود و آقا مصطفی خمینی پدر امام خمینی یکی از آنها بود.

آقا مصطفی حدود سال 1300 قمری با مرحومه هاجر آغاخانم دختر مرحوم آقا میرزا احمد مجتهد خمینی المسکن خوانساری الاصل ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر و سه دختر بود که به ترتیب سن و سال عبارتند از: مولوده آغا خانم، آقا سید مرتضی (پسندیده)، آقا نورالدین (هندی)، فاطمه خانم، آقازاده خانم، روح الله ملقب به امام خمینی(س)