پایگاه اطلاع رسانی سردارشهید موسی عمویی: شوخ طبعی رزمندههای دلاور 8 سال دفاع مقدس در شرایط حساس و غیر حساس از جمله نکات قابل توجهی است که برای هر خوانندهای در خور توجه است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، متن زیر برگرفته یکی از همین مباحث است:
خبرنگار:
ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود
روی زمین افتاد و زمزمه میکرد
دوربین رو برداشتم و رفتم بالای سرش
داشت آخرین نفساشو میزد
ازش پرسیدم این لحظات آخر چه حرفی برای مردم داری
با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستند عکس روی کمپوتها رو جدا نکنند.
گفتم: داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو.
با همون طنازی گفت: آخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...
پایگاه اطلاع رسانی سردارشهید موسی عمویی: به گزارش جهان نیوز،
عکسی که می بینید، در اوایل سال 1361 در جبهه جنوب گرفته شده است. پدری،
پسر جوانش را مهیای حرکت به سوی خط مقدم نبرد می کند. گویی پدر، فرزندش را
در پوشیدن لباس دامادی کمک می کند. با چشم دل که بنگری، انگار پیرمرد، به
بهانه ی بستن کاردِ نظامی، تلاش می کند به نوجوانش نزدیکتر باشد و او را
ببوید و شاید در گوشش زمزمه کند: "روسفیدم کنی پسرکم"
و باز هم دل ها را
به طوفانِ کربلا باید سپرد، آن جا که امامِ عشق، شمشیر بر کمر «علی
اکبر»(ع) بست و پاره تن خویش را به میدان فرستاد.
لا یوم کیومک یا اباعبدالله