به مناسبت سالگرد شهیدان باهنر، رجایی، اندرزگو، لاجوردی و عراقی خلاصه زندگی آنها با عنوان "آینهداران آفتاب" و نظرات امام (ره) و رهبر معظم انقلاب توسط حزب موتلفه اسلامی منتشر کرده است :
شهید محمد جواد باهنر
شهید محمد جواد باهنر در سال 1312 در کرمان متولد شد و در سال 32 به قم عزیمت نمود، سطوح عالی تحصیلات اسلامی را در حوزه علمیه قم ادامه داد و نزد بزرگانی چون آیتالله بروجردی، حضرت امام (ره) و علامه طباطبایی به تلمذ پرداخت.
برای اولین بار در سال 1327 به علت سخنرانی علیه اسرائیل دستگیر شد و از سال 41 فعالیتهای سیاسی خود را شروع نمود، وی در سال 42 با مؤتلفه اسلامی آشنا شد و مدتی تدریس کتاب انسان و سرنوشت شهید مطهری به رابطین حوزههای مؤتلفه اسلامی را برعهده داشت و بار دیگر در اسفند 1342 دستگیر و زندانی شد و تا سال 50 از سخنرانی منع گردید.
چندسالی هم به همراه شهید رجایی اداره موتلفه اسلامی را برعهده داشت، پس از پیروزی انقلاب در سمتهای زیر به انجام وظیفه پرداخت. عضویت در شورای انقلاب، نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و همچنین در کابینه شهید رجایی به سمت وزارت آموزش و پرورش منصوب شد، وی مدتی کوتاه نیز نخستوزیر بود و در عصر روز هشتم شهریور ماه 1360 در حادثه انفجار بمب در ساختمان نخستوزیری به همراه رئیس جمهور شهید رجایی به شهادت رسید.
شهید محمد علی رجایی
شهید محمد علی رجایی در سال 1312 در قزوین متولد شد، در سه سالگی پدر را از دست داد و در سیزدهسالگی دوره ابتدایی را به پایان رساند در بازار قزوین مشغول به کار شد پس از مدتی همراه با خانواده راهی تهران گشته و به کار دست فروشی مشغول شد، برای ادامه تحصیل به نیروی هوایی رفت و گروهبان شد با آغاز فعالیت فدائیان اسلام مجذوب شهید نواب صفوی گردید.
در نهضت ملی شدن صنعت نفت فعالیت سیاسی را آغاز کرد و در مرکز تعلیمات جامعه اسلامی به تحصیل ادامه داد و در آنجا با شهید صادق امانی آشنا شد و در سال 1332 دیپلم گرفت، پس از کودتای 28 مرداد به همراه چند تن از دوستانش به نیروی زمینی تبعید شد و در سال 1324 استعفا نمود و در بیجار معلم گردید و به تدریس و تکمیل زبان انگلیسی پرداخت و کار مطالعه را در تنهایی پیش گرفت تنها مونسش در شهر بیجار کتاب بود، پس از بازگشت به تهران به دانشسرای عالی تربیت معلم راه یافت و پس از پایان تحصیل به استخدام آموزش و پرورش درآمد، مدتی در خوانسار مشغول به تدریس شد در آن شهر جلسات تفسیر قرآن هفتگی گذاشت و تعدادی از معلماان را جذب نمود و پس از بازگشت به تهران فوقلیسانس را در رشته آمار گرفت. تدریس را در مدرسه کمال شروع و در سال 1341 ازدواج نمود. در سال 1342 در قزوین دستگیر شد و پس از پنجاه روز آزاد گردید و به تدریس در مدارس تهران پرداخت. در سال 1346 همکاری با مؤتلفه اسلامی را آغاز کرد، شهید رجایی در این باره میگوید: در سال 46 که دوستان ما در زندان بودند من به همراه آقای باهنر و آقای فارسی سه نفری یک تیم شدیم و بقایای هیات موتلفه را اداره کردیم و من با نام مستعار امیدوار در آنجا فعالیت میکردم و در سال 1353 بار دیگر دستگیر و مورد شکنجههای شدیدی قرار گرفت و تا سال 1357 در زندان بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 تصدی کفالت وزارت آموزش و پرورش را عهدهدار و پس از مدتی به وزارت رسید و در سال 1359 به مجلس شورای اسلامی راه یافت و سپس با رای نمایندگان و حمایت مردم به نخستوزیری رسید و پس از برکناری ابوالحسن بنیصدر به دلیل بیکفایتی از سوی مجلس شورای اسلامی با رای بالای مردم به ریاست جمهوری رسید و در هشتم شهریور 1360 کمتر از یک ماه پس از تنفیذ حضرت امام با توطئه منافقین به وسیله انفجار بمب در ساختمان نخستوزیری به همراه شهید محمد جواد باهنر به شهادت رسید.
شهید سید اسدالله لاجوردی
شهید سیداسدالله لاجوردی در سال 1314 در تهران در خانوادهای متدین و متعهد دیده به جهان گشود، وی که از فعالین گروه شیعیان بود در اوایل دهه چهل با رهنمود حضرت امام از موسسین موتلفه اسلامی گشت و در سال 1343 به دلیل مرتبط بودن با اعدام انقلابی حسنعلی منصور دستگیر شد و دو سال به زندان افتاد و در سال 1248 نیز بار دیگر دستگیر شد و شکنجههای فراوانی دید و آسیبهای جدی به چشم، گردن و کمرش وارد آمد.
وی همچنین از عوامل اصلی انفجار دفتر هواپیمایی رژیم صهیونیستی اسرائیل در تهران بود و آخرین بار در سال 1353 دستگیر و به 18 ماه زندان محکوم شد و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد. شهید لاجوردی در آستانه پیروزی انقلاب به کمیته استقبال از حضرت امام پیوست و نیز به عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی درآمد و اولین سمت شهید لاجوردی در نظام جمهوری اسلامی، دادستان انقلاب اسلامی مرکز بود و در این جایگاه نقش به سزایی در شناخت و مقابله با منافقین در سالهای تثبیت نظام جمهوری اسلامی داشت.
اگرچه در همان ایام بسیاری با اقدامات او در مقابله با منافقین مخالفت میکردند که حضرت امام ره؛ در جریان یکی از جوسازیهای این افراد و گروهها نسبت به شهید لاجوردی و دادستانی انقلاب اسلامی فرزنداشان مرحوم حاج سید احمد خمینی را مامور پیگیری کردند و سپس در نامهای تاکید فرمودند که او (مرحوم حاج سیداحمد خمینی) حضور آقای لاجوردی در دادستانی لازم و برکناری او را نیز در تقریباً فاجعه میدانست ایشان همچنین سالها ریاست سازمان زندانهای کشور را بر عهده داشت که در این جایگاه نیز همان جریانها نتوانستند ایشان را تحمل کنند. پس از این دوران در مغازهای در بازار فروش روسری پرداخت و در تاریخ اول شهریور ماه سال 1377 در بازار تهران توسط منافقین به شهادت رسید.
شهید سیدعلی اندرزگو
شهید سیدعلی اندرزگو فرزند سید اسدالله در 13 رجب سال 1318 ه.ش متولد شد، تحصیلات خود را از مدرسه فرخی تهران آغاز کرد پس از خواندن کلاس ششم ا بتدایی به اصرار خودش طلبه شد و برای اینکه بتواند درآمدی داشته باشد روزها کار میکرد و شبها درس میخواند، از کودکی به منبر و روضهخوانی علاقه زیادی داشت و خود نیز به این کار اقدام میکرد و فعالیت سیاسی وی از 16 سالگی آغاز شد.
درسال 43 همراه با هیاتهای موتلفه اسلامی در اعدام انقلابی حسنعلی منصور شرکت کرد و پس از آن زندگانی پنهانی او شروع شد و در سال 44رژیم غیاباً حکم اعدام او را صادر کرد اما سید علی اندرزگو با مهارتی که در تغییر قیافه و مدارک شناسایی داشت، توانست از دست ماموران امنیتی رژیم فرار کند و در طی 14 سال زندگی مخفیانه که رژیم پهلوی را به ستوه آورده بود با اسامی مختلفی نظیر شیخ عباس تهرانی، دکتر حسینی، جوادی و ... خدمات ارزندهای به سیر حرکت انقلاب اسلامی داشت. اندرزگو از پیروان واقعی امام خمینی ره، بود که بارها در نجف و ترکیه به خدمت معظمله مشرف گردید و در مسایل عبادی بسیار فعال بود و سرانجام در روز 19 ماه مبارک رمضان مصادف با دوم شهریور ماه 1357 در یکی از فرعیهای خیابان ایران در تهران و در محاصره نیروهای ساواک به شهادت رسید. ارتباط او با امام (ره)، به گونهای بود که خبر شهادت شهید اندرزگو را امام (ره)؛ در دیداری که خانواده شهید با ایشان داشتند به آنها دادند.
شهید حاج مهدی عراقی
شهید محمد مهدی حاج ابراهیم عراقی در سال 1309 ه.ش در محله پاچنار تهران متولد شد وی از ابتدای نوجوانی در هیاتهای عزاداری و مذهبی فعالیت داشت، در شانزده سالگی به عضویت شورای مرکزی فداییان اسلام درآمد در اعتراض به بازداشت شهید نواب صفوی به مدت 6 ماه زندانی شد.
شهید عراقی در سال 42 بر اساس نظر حضرت امام (ره)، به همراه جمعی دیگر از یاران معظمله به تاسیس موتلفه اسلامی اقدام کرد و در سازماندهی قیام 15 خرداد 1342 اجرای حکم الهی در باره حسنعلی منصور ،هماهنگی بین نیروهای مبارز و ورود حضرت امام خمینی ره، به ایران نقش اساسی داشت و شهید عراقی یک بار در جریان تشیع پیکر سیدضیاءالدین حاج سیدجوادی در قزوین به اتهام پخش اعلامیه در تاریخ 11342/11 دستگیر و به اتهام اغتشاش در تظاهرات روز عاشورا دستگیر و سرانجام در 43/4/31 با قرار اخذ کفیل آزاد گردید، ولی پس از گذشت هفت ماه مجدداً در بیست و پنجم بهمن ماه همان سال به اتهام شرکت در اعدام انقلابی منصور محکوم شد ولی با یک درجه تخفیف به حبس دایم محکوم گردید.
پس از تحمل سیزده سال زندان در بهمن ماه 1355 آزاد شد و وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتهای مختلفی از قبیل سرپرستی زندان قصر، عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز مدیریت مالی روزنامه کیهان را به عهده گرفت و شهید عراقی در روز یکشنبه 58/6/4 هنگامیکه همراه پسرش حسام عازم محل کار بود بوسیله سه موتور سوار از اعضای گروه فرقان مورد حمله قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت رسید . امام خمینی (ره) ، پس از شهادت شهید عراقی درباره او فرموده بود: من ایشان را حدود بیست سال است که میشناسم حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود، شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود.